از کتاب اسطوره دولت، نوشته ارنست کاسیرر، ترجمه یدالله موقن، ص۴۰۶

«اگر پیشرفت و تحول سخنگویی انسان را مطالعه کنیم درمییابیم که در تاریخ تمدن، واژه یا سخن دو نقش بسیار متفاوت را انجام میدهد. به طور خلاصه می توان این دو نقش را کاربرد معنایی واژه و کاربرد جادویی واژه نامید. حتی در زبانهایی که ابتدایی خوانده می شوند نقش معنایی واژه وجود دارد، بدون کاربرد معنایی واژه، سخنگویی انسان ممکن نمی بود. اما در جوامع ابتدایی نقش جادویی واژه نفوذ عظیمی دارد و بر نقش معنایی آن غالب است. واژه ی جادویی، اشیاء یا روابط موجود میان آنها را توصیف نمیکند بلکه میکوشد تا تأثیرات جادویی به وجود آورد؛ مثلاً سیر رویدادهای طبیعت را تغییر دهد. این خواست متحقق نمی شود مگر آن که در هنر جادوگری پیشرفتهایی وجود داشته باشد. و فقط جادوگر یا ساحر است که میتواند بر واژه ی جادویی احاطه داشته باشد. در دستهای او واژه جادویی با قدرت ترین اسلحه میشود که هیچ چیز در برابر نیروی آن تاب ایستادگی ندارد. مده آی ساحره در منظومه ی مسخ اثر اووید میگوید: «می توان با اوراد و افسونها حتی ماه را از آسمان به زمین آورد.»
بسیار شگفت آور است که همه این اعتقادات جادویی در جهان امروز ما دوباره سریر کشیده اند. اگر اسطوره های سیاسی امروز و استفاده ای را که از آنها میکنند بررسی نماییم با کمال حیرت درمییابیم که نه فقط همه  ارزشهای اخلاقی ما را دیگر گونه ارزیابی کرده اند بلکه سخنگویی ما را نیز مسخ نموده اند. نقش جادویی واژه بر نقش معنایی آن تفوق یافته است. 
این روزها [آلمان دهه 1940] اگر کتابی به زبان آلمانی بخوانم که در این دهساله اخیر منتشر شده است (نه تنها کتابی سیاسی بلکه کتابی تئوریک که مسائل فلسفی، تاریخی و اقتصادی را بررسی میکند) باکمال تعجب در مییابم که دیگر زبان آلمانی را نمیفهمم. واژه هایی نو جعل شده اند و حتی واژه های قدیمی را در معنای تازه به کار میبرند. واژه ها تغییر معنای بنیادی یافته اند. این تغییر معنا از آن جهت روی داده است که قبلاً واژه ها به صورت توصیفی، منطقی و معنایی به کار می رفتند ولی اکنون به شکل واژه های جادویی به کار بسته می شوند تا تاثیرات معینی را ایجاد کنند و هیجانات خاصی را برانگیزند. واژه های معمولی بار معنایی دارند اما کلمات نوساخته، باری از احساسات و هیجانات شدید دارند.»