رسائل میرزا ملکم خان، تدوین محمد محیط طباطبایی، ص 8 و 9 :

«وزرای ایران، قدمت تاریخ ایران را سد جمیع بلاها میدانند. هر چه فریاد میکنی سیل رسید، میگویند، سه هزار سال است همینطور بوده ایم و بعد از این هم خواهیم بود؛ سرکار وزیر! آنوقتی که شما در آسیا بطور دلخواه خود سلطنت میکردید، آنوقت کسی دویست فرسخ راه را در ده ساعت طی نمیکرد. آنوقتی که انتظام دولت را به وقر بی معنی و قطر شکم میدانستند آن ایام مدتی است گذشته است. حالا در سه هزار فرسخی ایران یک قلعه آهنی میسازند و میآیند محمره را در دو ساعت منهدم میکنند. حالا در مقابل اقتدار دول همجوار نه الفاظ عربی بکار میآید، نه استخوانهای اجدادی، حالا چیزی که لازم داریم علم است و بصیرت. هزار قصیده عربی حفظ داشته باشید و هزار فرمان نجابت از بر نمائید، باز نخواهید فهمید که دولت ساردانیا [ایتالیا] که از آذربایجان کوچکتر است و ده سال قبل از این دوازده کرور مالیات داشت، چطور شد که حالا سی کرور مالیات دارد؟ میدانم خواهید فرمود ولایت را نظم دادند، مردم را آسوده ساختند، مملکت را آباد کردند این الفاظ را ردیف کردن آسان است، اما وقتی که از شما بپرسند:راه آبادی ولایت کدام است؟ همان الفاظ بی معنی را خواهید گفت که هر احمقی در هر ایام گفته است. عقل تنها برای وزارت این ایام کافی نیست! میرزا آقاخان از اغلب وزرای فرنک بلاشک عاقلتر بود، با وصف این هر گاه ادنی محرر وزارت خانه های فرنک، بجای میرزا آقاخان (وزیر) میشد هزار بار بهتر از او وزارت میکرد. اگر بیک رعیت بسیار عاقل دهات سیستان کسی بگوید در ده ساعت از کرمان میتوان رفت به هرات، خواهد خندید.
اگرچه اکثر از رجال دولت علیه بر حسب نجابت با دویست نفر فراش راه میروند و اگر چه بر حسب فهم دو هزار بیت شعر عربی میدانند ولی در مراسم ترقیات مملکت داری از سیستانی مزبور هیچ فرقی ندارند. مثلا هزار بار فریاد بکنید که در دو سال مالیات مازندران را میتوان با کمال آسانی بدو کرور رسانید، باز خواهند گفت: در ایام انوشیروان همچنین چیز نبوده است! بلی در ایام انوشیروان لفظ انگلیس وجود نداشت حالا چند نفر تاجر انگلیسی در خانه خود می نشینند و بهمان تدابیری که شما منکر هستید در پنجهزار فرسخی وطن خود بقدر ده مقابل دولت انوشیروان را مطیع و مملوک خود میکنند. بلی اکثر عقاید و اعمال ملل فرنک در ظاهر خلاف عقل مینماید ولی اگر ما بخواهیم فقط بعقل طبیعی خود حرکت کنیم منتهای ترقی ایران مثل ایام کیومرث خواهد بود.
علم ورای عقل است؛ هر گاه اوضاع فرنک را بحالت چهار هزار سال قبل از این برگردانند، وزرای ایران بزور عقل خود عالم را مسخر خواهند کرد اما امروز درجه اجتماع علوم بشری بجائی رسیده که عقل طبیعی در تصور آن حیران است.»